نشست «درسآموختههای سیلاب 2021 آلمان» در روز چهارشنبه 12 بهمنماه 1401 در پژوهشکده سوانح طبیعی بهصورت حضوری و برخط برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده سوانح طبیعی، نشست هماندیشی و تبادلنظر با موضوع «درسآموختههای سیلاب 2021 آلمان» در روز چهارشنبه 12 بهمنماه 1401 ساعت 14:00 الی 16:00 توسط پژوهشکده سوانح طبیعی و کرسی یونسکو در مدیریت سوانح طبیعی با سخنرانی آرش ملکیان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران برگزار شد.
آرش ملکیان در این نشست پیرامون درسآموختههای سیلاب 2021 آلمان به ارائه بحث پرداخت:
سیلاب 2021 آلمان براساس دادههای تاریخی موجود در طی 300-400 سال اخیر تاریخ اروپای غربی و آلمان بیسابقه بود. حدود 184 نفر در این سیلاب جان خود را از دست دادند و خسارتهای بسیار زیادی بخصوص در صنعتیترین بخش آلمان، بلژیک، لوگزانبورگ و بخشی از هلند وارد شد. حداقل خسارت این سیلاب حدود 30 میلیارد یورو برآورد گردید و باعث شد بخشی از دولت فدرال، مدیریت و بررسی وقوع این سیلاب را برعهده گیرد.
مقیاس مکانی وقوع این سیلاب به دلیل اهمیت، توجه بسیاری از دانشمندان و محققان را در سراسر جهان بخود معطوف کرد؛ چرا که در آلمان پس از جنگ جهانی دوم چنین واقعهای اتفاق نیفتاده بود. بطوریکه به دلیل حجم خسارات، اعتبار مورد نیاز برای بازسازی و ... بسیاری از شرکتهای بزرگ بیمه را در آلمان با مشکل مواجه کرده است.
تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم انسان بر محیط پیرامون خود یکی از دلایل مهم وقوع چنین پدیدهای است. در مبحث سیلاب دو عامل مؤثر عمده وجود دارد: اول انسان و تأثیرات آن بر کاربری و دوم اقلیم. در آلمان تغییرات کاربری در اراضی کشاورزی و جنگلی و حتی مسکونی بهراحتی صورت نمیگیرد، بنابراین اثرات بسیار شدید وقایع حدی/ فرین عمدتاً ناشی از زمان، مکان و شکل وقوع آنها میباشد که منجر به ایجاد چنین اتفاقات خسارتباری (اصطلاحاً کاتاستروف) میگردد.
آنچه امروز شاهد هستیم فاصله گرفتن از حالت نرمال و حرکت به سمت وقایع حدی است که لازم به توجه است که فراوانی و شدت این وقایع در مناطق خشک و نیمهخشک بسیار بیشتر است.
در آلمان در طی کمتر از یک شبانهروز براساس آمار ایستگاههای مختلف بطور متوسط 150 میلیمتر بارندگی به وقوع پیوست و این در حالی بود که رطوبت پیشین خاک نیز به دلیل گرمتر بودن منطقه قبل از وقوع سیلاب و ذوبشدن برفها ظرفیت پذیرش و جذب رواناب حاصل از این واقعه بارندگی که چندین برابر بیشتر از حالت نرمال بود را نداشته که این خود باعث ثبت دبی اوج 3 برابر بیش از حالت نرمال و در نتیجه آن تخریب و خسارات قابل توجه شده است. در نتیجه میتوان گفت گاهی حتی با وجود طراحی با بالاترین درجه مهندسی، امکان تخریب سازه وجود دارد.
در ورود خسارات عوامل مختلفی از انسان تا طبیعت دخیل است؛ چرا که بهعنوان مثال طراحی براساس آمار سیساله نمیتواند پاسخگوی واقعهای 300 ساله میباشد. در حال حاضر 50 درصد بارشهای سطح دنیا در 12 روز سال اتفاق میافتاد و این تغییر و نزدیکی زمانی وقایع خود عامل وقوع سوانح خسارتبار میباشد زیرا سیستم ظرفیت پذیرش این میزان ورودی را در این بازه زمانی محدود ندارد. لذا مطالعات کنونی در سطح دنیا به سمت وقایع با تداوم کمتر و شدت بالاتر هدایت میشود.
با در نظر گرفتن این وقایع، توجه به این سوأل که آیا همچنان در پدیدههای هیدرواقلیمی میتوان گفت گذشته چراغ راه آینده است، ضروری است. پیش از این در اینگونه مطالعات همواره از دادههای پیشین بهره گرفته میشد، اما در حال حاضر روند تغییر کرده است و شاهد وقوع مکرر با فواصل زمانی کمتر وقایع حدی هستیم و این بینظمی (آنتروپی) در متغیرهای هیدرواقلیمی دستخوش تغییر شده و این افزایش آنتروپی خود با بالا بردن عدم قطعیتها، پیشبینیپذیر بودن سیستم را کاهش میدهد و باعث رسیدن به دامنه¬های عدم اطمینان بالاتری در برآوردها میشود و این خود برنامهریزی برای سرویسهای اضطراری و تصمیمگیران را با مشکل مواجه میکند.
با توجه به وقوع سیلابهای 2021 آلمان بررسیها حاکی از این است که احتمال وقوع پدیدههای اینچنینی یا حتی بزرگتر، 9 برابر بیشتر شده است که این خود زنگ هشداری برای مردمان و تصمیمگیران در اقصینقاط جهان میباشد.
بطور کلی در برنامهریزی در مواجهه با سیلاب یا هر واقعه طبیعی دیگری لازم است سه اصل در نظر گرفته شود: اصل سادگی؛ به این معنی که هر چقدر سیستم پیچیدهتر شود، رفتار با این سیستم نیز پیچیدهتر خواهد بود، اصل بهرهوری؛ به این معنی که انتظار از میزان بهرهوری و کارایی سیستم تا حد امکان افزایش یابد و اصل BMP (Best Management Practices)؛ به این معنی که بهترین رویکرد براساس شرایط منطقه تعیین شود؛ و در نهایت برنامه براساس اصول مطرحشده باید قدرتمند عمل کند؛ یعنی باید بتواند به سوالات مختلف جواب دهد و نیازهای کاربران مختلف را به بهترین حالت تأمین کند. استقرار سیستم ناقص میتواند حتی بدتر از نداشتن سیستم باشد چون در اینصورت گاهی شکست پروژه بسیار مخربتر است.
در مباحث مدیریت بحران (گرد و غبار، سیلاب، خشکسالی و ...) توجه به این نکته ضروری است که وقتی با یک سانحه مواجه هستیم گویی ماشهای کشیده شده که سیستم (محیط) را از حالت اولیه خود خارج و وارد شرایط جدید نموده است و اگر بخواهیم این سطح جدید ماده و انرژی را به حالت اولیه برگردانیم، علیرغم وجود یا عدم وجود توجیه اقتصادی در بسیاری مواقع این امر در عمل حتی با صرف انرژی و هزینه بسیار امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین اگر بتوان چنین سیستمی را تا حدی به شرایط قبلی نزدیک کنیم گام بزرگی است که امروز در سطح جهان تحت عنوان سازگاری یا تابآوری مطرح است؛ چرا که سازگاری یا تابآوری با در نظر گرفتن اینکه چه بخشی تا چه حدی و با چه تأخیری تحتتاثیر قرار میگیرد، شاید تنها راه رسیدن به پایداری یا پایداری نسبی در یک محیط پرتلاطم در حال تغییر است.
مدلسازی پدیدههای کاتاستروف پروژهای است که پیرو سیلابهای اخیر طی چند ماه گذشته با محققین آلمانی در حال همکاری و انجام آن بودهام، هدف از این مدلسازی نه تنها شبیهسازی وضعیت کنونی بلکه دستیابی به یک پیشبینی مطلوب برای آینده است که این خود شامل مجموعهای از سناریوها در دامنه خوشبینانه تا بدبینانه جهت ارائه به تصمیمگیران میباشد.
در نهایت میتوان گفت مدیریت سازگار وقایع حدی هیدرواقلیمی با لحاظ نگرش سیستمی همسونگر و در نظر گرفتن مقیاس زمانی و مکانی جهت نیل به تحقق درمان نه تسکین میباشد که منظور از سیستم در چنین مطالعاتی همان حوزه آبخیز میباشد.
در انتهای این نشست حاضرین به بحث و تبادلنظر پیرامون اهمیت توجه به عدمقطعیتها و آستانههای وقوع پدیدههای حدی و چگونگی کاهش و یا مدیریت آن جهت بکارگیری بهعنوان سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری و لزوم اعمال نگرش سیستمی در مباحث فنی، مدیریتی و بین سازمانی پرداختند.