این مطلب را به دوست خود ارسال کنید

اطلاعات شما نزد پژوهشکده سوانح طبیعی کاملا محفوظ می باشد

فرهاد عزیزپور: توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی است

انتشار : 1401/08/11 بازدید : 234
فرهاد عزیزپور: توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی است

فرهاد عزیزپور: توسعه سکونتگاه‌های روستایی به‌عنوان قاعدۀ نظام سکونت و فعالیت ملّی نقش مهمی در توسعه ملّی ایفاد می‌کند؛ چراکه توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به‌عنوان زیر نظام تشکیل‌دهنده نظام سرزمین است. به‌عبارت‌دیگر پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف می‌تواند زمینه توسعه منطقه‌‌ای و ملّی را فراهم سازد.

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده سوانح طبیعی، اولین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی در حوزه برنامه‌ریزی و توسعه روستایی با عنوان «نشست تخصصی جایگاه توسعه روستایی در برنامه هفتم توسعه کشور» در روز سه‌شنبه مورخ 10 آبان 1401 به‌صورت حضوری و برخط و با حضور حبیب جباری معاون امور برنامه‌ریزی، نظارت و آمایش سرزمین سازمان برنامه‌وبودجه کشور، محمدرضا رضوانی عضو هیأت‌علمی دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران و مدیر هسته پژوهشی توسعه روستایی، فرهاد عزیزپور دانشیار گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی دانشگاه خوارزمی،  حجت ورمزیاری استادیار دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران، سعید نوری نشاط مشاور علمی طرح‌های پیشرفت و آبادانی منظومه‌های روستایی کشور و جمعی از اساتید و متخصصین این حوزه توسط پژوهشکده سوانح طبیعی و با همکاری هسته توسعه روستایی دانشگاه تهران برگزار شد. 

فرهاد عزیزپور دانشیار جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، از گروه جغرافیای انسانی در دانشکده علوم جغرافیایی دانشگاه خوارزمی صحبت‌های خود را با تبیین جایگاه نواحی روستایی آغاز کرد. عزیزپور گفت: توسعه سکونتگاه‌های روستایی به‌عنوان قاعدۀ نظام سکونت و فعالیت ملّی نقش مهمی در توسعه ملّی ایفاد می‌کند؛ چراکه توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به‌عنوان زیر نظام تشکیل‌دهنده نظام سرزمین است. به‌عبارت‌دیگر پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف می‌تواند زمینه توسعه منطقه‌‌ای و ملّی را فراهم سازد.

عزیزپور ادامه داد: روستاها از جنبه جغرافیایی در بیش از پنجاه‌درصد پهنه سرزمین پراکنش یافته‌اند. این پراکنش توانسته بر مؤلفه‌هایی چون امنیت، کاهش بیابان‌زایی و ... اثرگذار باشد؛ نسبت جمعیتی روستاها (نسبت روستانشینی) حدود یک‌چهارم از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهد و در پویایی اقتصاد کشور سهم قابل‌ملاحظه‌ای دارد:

  • سهم 26 درصدی از ارزش‌افزوده بخش‌های مختلف اقتصادی؛
  • امنیت غذایی (تولید 93.5 درصد محصولات کشاورزی)؛
  • افزایش نرخ اشتغال و فعالیت (حدود 30 درصد شاغلین کشور) دارد؛
  • نقش مکملی برای عرصه‌های شهری.

ایشان افزود: بررسی اولیه از سیمای مناطق روستایی از جهات برخی از شاخص‌های کلان اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و نهادی بیانگر آن است که این خرده نظام در ایفای مطلوب نقش خود در صحنه توسعه ملی با چالش‌هایی نظیر کاهش غیرمنطقی سهم جمعیت روستایی در شش دهه اخیر، پیری جمعیت، افزایش نرخ بیکاری روستایی، شکاف درآمدی موجود در میان خانواده‌های روستایی و شهری و نابرابری در توزیع همین درآمد اندک مواجه است.

عزیزپور با اشاره برخی عملکردهای دولت برای توسعه نواحی روستایی نظیر گازرسانی، برق‌رسانی، برخورداری از جاده آسفالته و اجرای طرح هادی روستایی بیان کرد که تعارض‌های فضایی پیش‌آمده است که شایسته است به آن‌ها پرداخته شود. این تعارض‌های فضایی ناشی از ضعف در تعادل، ضعف در توازن، ضعف سازگاری فعالیت‌ها و بروز تضاد در میان بهره‌برداران بوده است. بروز تعارضات فضایی در نواحی روستایی که محصولی از کژ کارکردی اجتماعی - اقتصادی است که البته در یک رابطه دیالکتیکی بر هم اثر می‌گذارند، متأثر از فضای ذهنی (به‌عنوان یکی از سه‌گانه فضا) حاکم بر سیاست‌گذاری توسعه نواحی روستایی است.

ایشان در ادامه هر یک از این سه فضا را تشریح کرد و سپس درباره رشد فراگیر توضیحاتی ارائه نمود: رشد فراگیر نوعی از رشد اقتصادی است که منجر به افزایش استاندارد زندگی تعداد بیشتری از مردم می‌شود؛ در واقع منافع حاصل از رشد اقتصادی بین سطح وسیعی از مردم و بین تمامی بخش‌ها توزیع می‌شود. کاهش فقر و نابرابری، پیامدهای اجتماعی مانند مشارکت گسترده مردم در فرایند رشد و رشد اقتصادی نیز سروکار دارد. در رشد فراگیر، شاخص نابرابری به‌عنوان یک تقریب مناسب برای سهیم شدن در رشد اقتصادی باید کاهش یابد. رشد فراگیر دیدگاه بلندمدت دارد و بر بهبود ظرفیت مولد افراد و ایجاد محیط مساعد برای اشتغال تأکید می‌کند. با توجه به این دیدگاه بلندمدت، تمرکز بر تحول ساختاری در چهارچوب رشد فراگیر وجود دارد. رشد فراگیر به دنبال بهره‌مندی از فرصت‌ها برای اکثریت نیروی کار، چه فقیر و چه طبقه متوسط است.

عزیزپور گفت: اجرای این نگرش‌ها مانند رشد فراگیر و مانند آن نیازمند ایجاد ظرفیت‌هایی در مدیریت توسعه کشور و نیز توسعه روستایی است. ایشان سپس به ارزیابی سیاست‌های توسعه روستایی در برنامه ششم کشور پرداخت و بیان کرد که این سیاست‌ها از جنبه مفهومی در انطباق نسبی با اصول برنامه‌ریزی فرانوگرا قرار دارد ولی در عمل در انطباق کامل با تفکر برنامه‌ریزی نوگرا قرار دارد زیرا نظام برنامه‌ریزی مبتنی بر عقلانیت ابزاری و نخبه‌گرایی، نسخه‌ای از برنامه‌ریزی فرانوگرا را پایه‌ریزی کرده است که در عمل هویت خود را از دست داده است و بیشتر جنبه شعارگونه دارد. به‌عبارتی، نظام برنامه‌ریزی کشور (در تدوین سیاست‌های توسعه روستایی) در حوزه مفهومی، مرزبندی پارادایمی را موردتوجه قرار نداده و در برزخ برنامه‌ریزی نوگرا و فرانوگرا گرفتار شده است. ایشان سپس چهارچوب‌های توسعه فرانوگرا را برشمارد و به واحدهای معنایی و مقولات آن اشاره کرد که در آن موضوعاتی نظیر توانمندسازی، اجتماع‌محوری، شفافیت و پاسخگویی، عدالت زیست محیطی، انعطاف پذیری در برنامه‌ریزی، و بومی‌سازی و محلی‌گرایی برجسته بود.

دبیرخانه تدوین لوایح، آیین‌نامه‌های اجرائی و تصویب‌نامه‌های قانون مدیریت بحران
دوره‌های آموزشی
نشست‌های تخصصی
مقالات
کتاب‌ها
امکانات و تجهیزات